دانلود رایگان کتاب عصیان | کتاب عصیان نوشتهی یوزف روت، داستان سربازی اتریشی به نام آندریاس پوم را به تصویر میکشد که در جنگ جهانی اول پای خود را از دست میدهد. او برخلاف هم رزمانش در جنگ، کشورش را عاشقانه دوست دارد و خدمت کردن به حکومت را انتهای درجه بندگی خدا میداند.
موضوع دانلود رایگان کتاب عصیان
آندریاس پوم، شخصیت اصلی کتاب عصیان (Die Rebellion)، سربازی بازگشته از جنگ جهانی اول است که یک پایش را در جنگ از دست داده و تنها چیزی که برایش باقی مانده یک نشان نظامی است. او به عنوان نوازندهی خیابانی فعالیت دارد و برخلاف همرزمانش در جنگ، به خدا و دولت ایمان دارد و دشمن و مخالف کافران، دزدها و غارتگرهاست. او به طرزی عجیب پس از یک جنگ و دعوای خیابانی به عنوان یک شورشی زندانی میشود و تمام چیزهایی که به آنها ایمان دارد نیز در لبۀ پرتگاه قرار میگیرند.
درواقع کتاب عصیان قصهی مردی است که به دلیل ظلم، بیکاری، فقر، خیانت و بیعدالتی وارد اجتماع کافران «عصیانگران» میشود؛ جایی که نه تنها دولت و عدالت ظاهری حاکم بر آن را تحقیر میکند بلکه عدل الهی را نیز زیر سوال میبرد. نقطهی اوج داستان نیز دقیقا همینجاست. جایی که آندریاس در برابر حکم، قضاوت و عدل الهی آشوب به پا میکند.
این رمان نخست در سال 1924 به صورت سریالی در روزنامۀ آلمانی «فوروِرتس» منتشر و در همان سال کتاب آن به چاپ رسید. همچنین کتاب عصیان در کشورهای زیادی مورد استقبال قرار گرفت و به زبانهای مختلفی ترجمه شده است.
مجموعه کتاب اینترچنج + پاسخ نامه
نکوداشتهایی از کتاب عصیان
– «داستان روت از منطق کاملا اروپایی و سر راست قصۀ پریان پیروی میکند، منطقی که باعث میشود همه چیز اجتنابناپذیر و در عینحال کابوسوار به نظر برسد. اگر روت را یکی از زوایای چهارگوشی حساب کنید که رئوس دیگرش کافکا، روبرت موزیل و اشتفان تسوایگ هستند خیلی به خطا نرفتهاید.» (نیکلاس لِزارد، گاردین)
– «رمان عصیان در سادگی مالیخولیاییاش یادآور آثار چخوف؛ و در معنایی کلیتر در تکاندهنگیاش و گُنگبودن چیزها یادآور آثار کافکاست.» (نیویورک تایمز)
– «عصیان پرترهای از خردهریزهای به جامانده از جامعهای متلاشی شده را در کمال سادگی به تصویر میکشد، اما با وجود این سادگی تا مدتها بعد از خواندنش به فکر خواننده خطور میکند.» (گاردین)
یوزف روت را بیشتر بشناسیم:
کتاب عصیان یکی از برترین رمانهای کوتاه یوزف روت (Joseph Roth) نویسنده اتریشی است که در آن بیرحمیها و بیعدالتیهای جامعه انسانی روایت میشود. یوزف روت موفق به نوشتن کتابها و مقالات زیادی شده اما شهرت خود را مدیون آثاری است که در مورد زندگی پس از جنگ نوشته شدهاند.
یوزف روت در زمان زندگیاش اتفاقات زیادی را پشت سر گذاشت اما شاید مهمترین آن به قدرت رسیدن هیتلر و آغاز جنگ جهانی بود. او در این شرایط به فرانسه مهاجرت کرد. یوزف درسالهای آخر عمرش به الکل اعتیاد شدید پیدا کرد و در فقر و تنگدستی از دنیا رفت.
در بخشی از کتاب عصیان میخوانیم:
پای مصنوعی نرسید. اما به جایش بینظمی، سقوط و انقلاب از راه رسید. آندریاس پوم تازه دو هفته بعد آرام گرفت، آنهم بعد از آنکه از روزنامهها، اتفاقها و حرفهای آدمها دستگیرش شد که در جمهوریها هم این حکومتها هستند که سرنوشت کشور را در دست دارند. در شهرهای بزرگ به روی شورشیان آتش میگشودند. اسپارتاکیستهای کافر ساکت نمیشدند. احتمالاً میخواستند حکومت را سرنگون کنند. آنها متوجه نبودند که کارشان چه عواقبی ممکن بود در پی داشته باشد. یا بدطینت بودند یا ساده لوح. تیرباران شدند، حقشان بود. آدمهای معمولی نباید در کار خردمندان دخالت کنند.
در این میان، آنها منتظر کمیسیون پزشکی بودند. قرار بود در مورد نحوۀ ادامهٔ کار بیمارستان و توانایی یا ناتوانی بیماران برای کار کردن و چگونگی تأمین زندگی بیماران تصمیم گرفته شود. شایعهای در دیگر بیمارستانها پیچیده بود مبنی بر اینکه فقط موجیها میتوانند در بیمارستانها بمانند. به مابقی افراد مبلغی پول داده میشد و به بعضی هم مجوز جعبهٔ موسیقی، اما صحبتی از دکهٔ تمبر فروشی و نگهبانی در پارک یا موزه نبود.
«آدم میتواند تکهای باارزش و بیتردید حیاتی از وجودش را از دست بدهد و درعینحال به زندگی ادامه دهد. آدم روی دو پایــش راه مــیرود و یکدفعــه از زانــو به پاییــن یک پایش قطع میشــود، مثل چاقویی که از دســتهاش جدا شود، و باز بــه راه رفتــن ادامــه میدهد. نه دردی در کار اســت نه خونی دیده میشود، نه گوشتی هست نه استخوانی و نه رگی. یک تکــه چوب؟ یک پای چوبی؟ پــای چوبی طبیعی؟ که بهتر از یــک پــای مصنوعــی چفــت بدن میشــود، بیصــدا مانند لاستیک و محکم مانند فولاد؟ میشد بیسروصدا راه رفت یا با سروصدا قدم برداشت.
میشد با هردو پا محکم روی زمین کوبید. میشد بالاوپایین پرید. میشد یک پا را در دست نگه داشت. میشد با هردو دوید. میشد زانوها را هرچقدر که لازم بود خم کرد. میشد مشق نظامی کرد. اما همۀ اینها و خیلی کارها حالا دیگر امکانپذیر نیستند. چقدر از آن زمان که میشد بیصدا پایی را از پس پای دیگر گذاشــت گذشــته اســت؟ داستان روت از منطق کاملاً اروپایی و سرراست قصۀ پریان پیروی میکند، منطقی که باعث میشود همهچیز اجتنابناپذیر و درعینحال کابوسوار به نظر برسد. اگر روت را یکی از زوایای چهارگوشی حساب کنید که رئوس دیگرش کافکا، موزیل و اشتفان سوایگ هستند خیلی به خطا نرفتهاید.
این مطلب کتاب عصیان در دستهبندی کتاب های رایگان, داستان و رمان در سایت اینتربوک منتشر شده است.