کتاب تاریخ بلعمی جلد 1 و 2 اثر ابوعلی محمدبن محمدبن بلعمی با تصحیح محمدتقی بهار و به کوشش محمدپروین گنابادی تدوین شده است.
تاریخ بلعمی در واقع ترجمه ی تاریخ طبری اثر محمد جریر طبری است که در آن تاریخ جهان از ابتدای آفرینش آدم تا آغاز سده چهارم هجری بیان شده است.
بلعمی تاریخ طبری را به امر منصور بن نوح سامانی به فارسی ترجمه کرده و دراین باره گفته است:
بدانکه این تاریخ نامه بزرگست گردآورده ابی جعفر محمد بن جریر یزید الطبری رحمه اللّه که ملک خراسان -ابوصالح بن نوح- فرمان داد دستور خویش را ابوعلی محمد بن محمد البلعمی را که این تاریخ نامه را که از آن پسر جریر است پارسی گردان هرچه نیکوتر، چنان که اندر وی نقصانی نباشد. پس گوید چون اندر وی نگاه کردم و بدیدم اندر وی علم های بسیار، پس رنج بردم و جهد و ستم بر خویش نهادم و این را پارسی گردانیدم به نیروی ایزد عزوجل
تصحیح نسخه ی حاضر را مرحوم بهار انجام داد ولی اثر در زمان حیاتش منتشر نشد. گنابادی این نسخه را با چند نسخه ی دیگر مقابله کرد و آن را با مقدمه ی مفصلی در شرح نسخه ها و شرح حال طبری و بلعمی و ویژگی های صرفی، زبانی و واژگانی کتاب تدوین کرد.
کتاب تاریخ بلعمی جلد 1 و 2 تاریخ بلعمی از کهن ترین نمونه های نثر پارسی است که همینک موجود است. شمار واژه های تازی در آن بسیار اندک است و سبک نثر آن بسیار ساده است و از واژه های دشوار و شعری در آن استفاده نشده است. همچنین به مانند زبان پهلوی، جمله های آن کوتاه است و نمونه هایی از تکرار فعل در آن به چشم می خورد. این از ویژگیهای بارز نثر مرسل سامانی است که نثر بلعمی نمایندهٔ آن است و نوشته های دوران ساسانی و حتی سنگ نبشته های دوره هخامنشی را به یاد می آورد.
سبک نگارش این کتاب هرچند که تا اندازه ای زیر تأثیر ترجمهٔ متن عربی است که خواه ناخواه در طرز اسلوب فارسی تأثیرگذار بوده است، اما برگردان کوشش کرده است که به جای واژگان عربی از واژه های فارسی بهره جوید و اسلوب فارسی را از دست ندهد. به همین خاطر این کتاب از کتابهای تاریخ بیهقی و کلیله و دمنه نصرالله منشی فارسی تر، ولی از مقدمهٔ شاهنامه ابومنصوری عربی تر است.
چنین به نظر می رسد که این کتاب در زمان خود طوری ساده و قابل فهم بوده است که حتی افراد کم سواد هم قادر به خواندن آن بوده اند. در این کتاب بسیاری از واژگان کهن پارسی یافت می شود که اکنون از یاد رفته اند، مانند ایدون (چنین)، ایدر (اینجا)، مهتر (بزرگتر)، کهتر (کوچکتر)، پرگست (هرگز، مبادا) و …
کتاب تاریخ بلعمی جلد 1 و 2 سعی داشته است که نثری ساده و روشن را به کارگیرد و از واژه های شعری و کلمه های ناآشنا دوری کند و اگر برخی واژه ها امروزه سخت و عجیب جلوه می کنند به دلیل گذشت زمان و منسوخ شدن این واژگان است. معمولاً پادشاهان علاقه به کتابهایی با نثر ساده و روشن داشته اند و یک دلیل سادگی نثر کتاب را همین موضوع می توان دانست؛ چون ابوعلی بلعمی این کتاب را به دستور منصور بن نوح سامانی به فارسی برگردانده است.
دانلود رایگان کتاب تاریخ بلعمی جلد 1 و 2
امیرمنصور بن نوح سامانی به وزیرش بلعمی فرمان ترجمه کتاب «تاریخ الامم و الملوک الطبری» را صادر کرد؛ با این حال او در هنگام ترجمه، در موارد بسیاری اصل کتاب را خلاصه و از منبعهای گوناگون دیگر بهره برد و مطالبی را نیز ترجمه نکرده و حذف کرد. در حقیقت وی فقط با اقتباس از کتاب محمد ابن جریر طبری و دنبال کردن کار او، کتاب عظیم «تاریخ بلعمی» را بنیاد نهاد.
ابوعلی محمدبن عبدالله بلعمی وزیر سامانیان و از درباریان قرن چهارم بود. پدرش ابوالفضل محمدبن عبدالله بلعمی از سال 279 وزیر اسماعیل بن احمد سامانی و پسرش احمد و پسر احمد نصر بود. دلیل معروفیت او به بلعمی را انتساب خود و نیاکانش به بلعمان از قرآنخوانان مرو گفتهاند و برخی نیز دلیل شهرت به این نام را انتساب نیاکانش به بلعم از بلاد روم میدانند. ابوعلی محمد مدتی به عنوان وزیر ابوالفوارس عبدالملک ابن نوح و چندی نیز به عنوان وزیر ابوصالح منصور ابن نوح مشغول به خدمت بود و سرانجام در سال 363 هجری از دنیا رفت.
پایه علم ریشهشناسی جدید را «سر ویلیام جونز» قاضی انگلیسی نهاده است. او برای اولین بار در سال 1786 در انجمن آسیایی کلکته خطابهای خواند و در آن نظریه خود را مبنی بر همریشه بودن زبانهای لاتینی، یونانی، سنسکریت و فارسی اعلام کرد. از آن به بعد تحقیقات و تتبعات بیشتری در این زمینه صورت گرفت.
پژوهندگان در این شاخه از دانش علاوه بر این که به بررسی منشأ واژهها میپردازند، در پی آنند که هر واژه چه وقت و به چه دلیل پیدا شده است و همچنین ردپایی نیز درباره معانی پیشین آن به دست میدهد. یکی از نتایج مفیدی که میتوان از این دانش به دست آورد، آن است که با مطالعه آن میتوان به فرهنگ و جهانبینی گذشتگان پی برد. چرا که شناخت منشأ واژهها نه تنها ما را با معنی آنها بلکه با روحیه انسانهایی که آن را به کار میبردهاند نیز آشنا میسازد.
از سوی دیگر وارد شدن در جهان مدرن برای انسان امروزی لزومی انکارناپذیر دارد و برای ورود به آن باید به علوم مدرن تکیه کند که لازمه آن مجهز شدن به تفکر مدرن یا تکنولوژی تحلیل منطقی یا روش است. ذهن علمی باید بتواند کارکردها و دستاوردهای ایدههای علم را به وسیله زبان ویژهای توضیح دهد و از راه این بستر زبانی است که ابژههای شناخت خود را مرزبندی میکند و روشهای خود را به کار میبندد و به نظریهها و فرمولها و تحلیلها میرسد. به عبارت دیگر رهیافت تکنولوژیک به زبان پیش شرط ضروری پیشرفت تکنولوژیک است.
در این سالها دو راه برای خروج از تنگنای زبان فارسی برای درک و دریافت بهتر علم پیشنهاد شده است: یکی پذیرش یکسره زبان انگلیسی به عنوان زبان علمی و تفکیک آن از زبان روزمره و ادبی و … است که آنچه مسلم است با پذیرش این پیشنهاد با ورود سیلآسای واژگان اعم از اسم و صفت و فعل و … روبهرو خواهیم شد و کمکم در متون علمی به جز تعدادی حرف اضافه و حرف ربط چیزی از واژگان فارسی باقی نخواهد ماند. به نظر میرسد با پذیرش این پیشنهاد خط پایانی بر زبان فارسی رسم خواهد شد. پیشنهاد دیگر تلاش در جهت آمادهسازی زبان فارسی است که نیاز شدید آن به واژهسازی برای خروج از تنگناهای زبان علم کاملاً مشهود است. برای این کار میتوان با شناخت صحیح اجزای واژگان، اعم از بن، ریشه، وندها (پیشوندها و پسوندها و میانوندها) و به کار بردن روشمند آنها خونی تازه در جهت تولید واژگان مورد نیاز زبان تزریق کرد و زبان را هر چه بهتر توسعه داد.
در این کتاب تاریخ بلعمی جلد 1 و 2 سعی شده است تا با تحلیل کتاب تاریخ بلعمی که یکی از کتابهای فاخر و کهن فارسی دری است، واژگان اصیل فارسی که به مرور وا پس زده شده و کنار گذاشته شدهاند، مورد بررسی و پژوهش بیشتری قرار بگیرند تا حتیالامکان امکانات نهفته این واژگان برای شما روشنتر و نمایانتر شود.