رمان زندگی خصوصی با نویسندگی منا معیری ،یکی از زنان پرتلاش معاصر در عرصه نویسندگی داستانها و رمان های عاشقانه است.
در بخشی از کتاب رمان زندگی خصوصی میخوانید
کتاب رمان زندگی خصوصی نیم نگاهی به ساعت انداخت. دو ساعت زمان داشت تا به قرارش برسد قبل آن هم باید تا خانه میرفت
گیتا دست به سینه ایستاده بود و نگاهش می کرد: سلام!
لبخندی روی لبش نشاند: علیک سلام! ازین ورا؟!
گیتا خندید و باعث شد دندان های درشتش پیدا شود: داشتم رد می شدم گفتم یه سری هم به آقای سرابی عزیز بزنم!
سر تکان داد: بیا تو.
گیتا که جلو آمد با تاکید صندل ها را نشانش داد: با کفش بیرون نیا..
با ماشین اومدم. کفشام هم همونایی هستن که تو دوست داری…
نگاهش را داد به یک جفت کفش قرمز خوشرنگ با پاشنه ی بلند و پهن.
مچ پاهای برنزش از کوتاهی شلوار مشکلی مشخص بود.
رفت سمت آشپزخانه: چی می خوری؟!
از اتاق خواب صدایش را می شنید: چی داریم؟!
گیلاس به دهان گذاشت: چی دوست داری؟!
صدای گیتا مخلوطی از خنده بود: خیلی چیزا!
بی شرفی زیر لب گفت و خنده اش را خورد: دلستر داریم، گیلاس ، آجیل هم برات گرفتم.. با بادوم هندی … کدومو می خوای؟!
تق و تق کفش های گیتا باعث شد هومی بکشد. این مدل قدم برداشتن را خوب میشناخت. گیلاس دیگری به دهان گذاشت و سربرگرداند. تاپ سفید یقه شل و شلوار چسبان حسابی روی تنش نشسته بود.
این مطلب کتاب رمان زندگی خصوصی در دستهبندی کتاب های رایگان, داستان و رمان در سایت اینتربوک منتشر شده است.