دانلود رایگان جنایات و مکافات pdf
کتاب جنایات و مکافات اثری هنری است که پس از بازگشت داستایفسکی از سیبری و تجربیات تلخ بسیار، نگاشته شد. در این رمان بسیاری از موضوعاتی که بین جوانان متفکر و نویسندگان آن زمان متداول بود، مورد بررسی قرار گرفت. استقلال عمل، حد اختیار انسان و خوی و شیوه نیهیلیستی از جمله این مباحث هستند. مسائل مورد بحث در این اثر به دلیل پیچیدگی و اهمیت و تنوع خود، بی آنکه از جذابیت و نیروی حیاتشان کم شود، در کتابهای بعدی فئودور داستایفسکی نیز مطرح می گردد.
صحنه داستان پترزبورگ، پایتخت آن روز کشور روسیه است که بر خلاف سابق، زندگی پر ابهت اعیان و اشراف مورد بحث نیست، بلکه زشتی و پلیدیهای شهری بزرگ مطرح است که با تمام امکانات آن نمایش داده می شود. رمان جنایات و مکافات از یکسری اتفاقات پیچیده و پیوسته به هم ساخته شده و دارای قهرمانان قوی و متعددی است. این قهرمانان همه از شکست خوردگان مغموم اجتماع اند، شروران آن برای اثبات وجود خود بیشتر به کارهای ناشایست و خودکامی و عصیان می پردازند. سرکشی این قهرمانان که برخی دم از آزادی و نجات اجتماع می زنند، در واقع فردی و خصوصی است. مهمترین قهرمان واقعی داستان جوانی است به نام رادیون راسکلنیکف که فکری قوی و کنجکاو، هوشی تند و تیز، اما کیسه ای تهی دارد. خانواده اش یعنی مادر و پدر با زحمت فراوان پول تحصیل وی را در پایتخت فراهم می کنند و او پیوسته عامل بیچارگی و دشواری زندگی آنهاست.
جنایات و مکافات بهترین ترجمه
چندین مترجم در ایران به ترجمه اثر جنایات و مکافات پرداخته اند. از بهترین مترجم های این اثر مهری آهی از انتشارات خوارزمی است.
بخشی از کتاب جنایات و مکافات
راسکلنیکف عادت به جمعیت نداشت و چنانکه گفته شد، بخصوص در این اواخر از هر اجتماعی گریزان بود. اما اکنون، ناگهان چیزی به سوی مردم می کشانیدش. مثل این بود که تحول تازه ای درش رخ می داد که در ضمن کشش به سوی مردم، راهم در او زیاد می کرد. به قدری از دلتنگی شدید متوالی و التهاب غم انگیز یک ماهه خود فرسوده می نمود، که برای یک آن هم که شده می خواست در دنیایی دیگر – هر دنیایی که باشد – نفسی تازه کند.
از این رو با تمام کثافتی که در مشروب فروشی حکمفرما بود با کمال میل همچنان آنجا نشست. صاحب میخانه در اتاق دیگری بود، اما غالبا از جایی نامعلوم از چله ها پایین و به داخل اتاق اصلی می آمد و پیش از اینکه خودش ظاهر شود چکمه های براقش که برگردان بزرگ و قرمزی داشت، ظاهر می شد. وی پالتو بلند و جلیقه ابریشمی سیاه بسیار کثیفی بر تن داشت و کراوات هم نزده بود.گاه حتی میان اشخاص کاملا ناشناس، برخوردهایی روی می دهد که پیش از آنکه کلمه ای بگویند، در همان نظر اول، احساس کششی به سوی هم می کنند. و اکنون در راسکلینیکف هم درست چنین احساسی، از دیدن مشتری که دور دست نشسته بود و به کارمندان بازنشسته می ماند، ایجاد شد.