ایـنـتِـر بـوکـــ‌ٰ

Albert Camus

دانلود رایگان کتاب‌های آلبرکامو | زندگی‌نامه آلبر کامو در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در شهر الجزیره با تولد او آغاز می‌شود. او در خانواده‌ای فقیر از طبقه کارگر و تحت سلطه‌ی مادربزرگی سختگیر بزرگ شد. او هرگز پدرش را که یه سال پس از تولدش در آغاز جنگ جهانی اول در میدان جنگ کشته شده بود نشناخت. مادرش که بسیار دوستش داشت، نیمه‌کر و بی‌سواد بود. در طول زندگی‌اش، او ارتباطی فوق‌العاده نزدیک با مادرش داشت که بخاطر شرایط آن‌ها فراتر از ارتباط معمولی فرزند و والدین بود. او و برادرش، لوسیان، در یک خانواده‌ی بزرگ، که عمویی نیز به آن پیوسته بود، در آپارتمانی کوچک در یکی از مناطق کارگری الجزیره زندگی می‌کردند.

به لطف توجه نزدیک معلمان دبستان و دبیرستانش و علی‌رغم همه مشکلات، او توانست به تحصیلات خود ادامه بدهد و در سال ۱۹۳۵ مدرک کارشناسی ارشد فلسفه را از دانشگاه الجزیره با پایان‌نامه‌ای بلندپروازانه با عنوان «متافیزیک مسیحی و نئوپلاتونیسم» دریافت کند. دغدغه‌های عمیق فرهنگی و سیاسی فوق او باعث شد که آلبر کامو به حزب کمونیست ملحق بشود؛ اما این حزب در پس از ابراز تردیدها و انتقادهای فزاینده‌ی او در مورد ایدئولوژیک‌های حزب او را اخراج کرد. این رویداد نشان از طرز تفکر آلبر کامو داشته است که بعدتر در درک جهان‌بینی او مهم می‌شود. آلبر کامو مخالف دنبال کردن کورکورانه باورهای مشخص بود و به زیر سوال بردن همه‌چیز در راستای رسیدن به حقیقت اعتقاد داشت.

دانلود رایگان کتاب‌های آلبرکامو | زندگی‌نامه آلبر کامو در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در شهر الجزیره با تولد او آغاز می‌شود. او در خانواده‌ای فقیر از طبقه کارگر و تحت سلطه‌ی مادربزرگی سختگیر بزرگ شد. او هرگز پدرش را که یه سال پس از تولدش در آغاز جنگ جهانی اول در میدان جنگ کشته شده بود نشناخت. مادرش که بسیار دوستش داشت، نیمه‌کر و بی‌سواد بود. در طول زندگی‌اش، او ارتباطی فوق‌العاده نزدیک با مادرش داشت که بخاطر شرایط آن‌ها فراتر از ارتباط معمولی فرزند و والدین بود. او و برادرش، لوسیان، در یک خانواده‌ی بزرگ، که عمویی نیز به آن پیوسته بود، در آپارتمانی کوچک در یکی از مناطق کارگری الجزیره زندگی می‌کردند.

به لطف توجه نزدیک معلمان دبستان و دبیرستانش و علی‌رغم همه مشکلات، او توانست به تحصیلات خود ادامه بدهد و در سال ۱۹۳۵ مدرک کارشناسی ارشد فلسفه را از دانشگاه الجزیره با پایان‌نامه‌ای بلندپروازانه با عنوان «متافیزیک مسیحی و نئوپلاتونیسم» دریافت کند. دغدغه‌های عمیق فرهنگی و سیاسی فوق او باعث شد که آلبر کامو به حزب کمونیست ملحق بشود؛ اما این حزب در پس از ابراز تردیدها و انتقادهای فزاینده‌ی او در مورد ایدئولوژیک‌های حزب او را اخراج کرد. این رویداد نشان از طرز تفکر آلبر کامو داشته است که بعدتر در درک جهان‌بینی او مهم می‌شود. آلبر کامو مخالف دنبال کردن کورکورانه باورهای مشخص بود و به زیر سوال بردن همه‌چیز در راستای رسیدن به حقیقت اعتقاد داشت.

آغاز کارهای هنری و دانلود رایگان کتاب‌های آلبرکامو

زندگی‌نامه آلبر کامو

در پاییز  ۱۹۳۵ بخش هنری زندگی‌نامه آلبر کامو آغاز شد. او گروه تئاتری دانشجویی به نام تئاتر دو تراوای (تئاتر کارگری) را ایجاد و کارگردانی کرد. در اکتبر ۱۹۳۷، پس از جدایی از حزب کمونیست، نام آن به تئاتر دو لِکیپ (تئاتر گروهی) تغییر یافت تا آن‌ را از باورهای کمونیستی آن موقع جدا کند. هدف این گروه تئاتری جوان، ارائه نمایشنامه‌های مشهور جهانی با قیمت مناسب به مردم محروم الجزیره بود. یکی از نمایش‌های تبلیغاتی او با عنوان «شورش در آستوریاس»، که یک اثر خلاقانه مشترک بود هرگز اجرا نشد؛ زیرا مقامات آن موقع اطمینان حاصل کردند که این گروه تئاتری نتواند آن را اجرا کند. این نمایش جمعی با پیام‌های زیر متن سیاسی خود، تأیید دیگری بر اولویت همیشگی کامو برای کار گروهی بود. فعالیت‌های هنری، سازمانی و پرهزینه این گروه تئاتری به آلبر کاموی نمایشنامه‌نویس که علاوه بر نویسنده، کارگردان و گاهی بازیگر آنها بود، تجربه‌ای جامع و استثنایی ارائه داد.

فوتبال، سِل و تلاش برای درآمد

کامو و فوتبال

کامو از دوران مدرسه‌ی خود، عاشق ورزش، به‌خصوص فوتبال بود. ورزش فوتبال اهمیت زیادی در جهان‌بینی آلبر کامو دارد و چندین عنصر کلیدی را برای شکل‌گیری ارزش‌های اخلاقی او که آن را در آثارش می‌بینیم نیز فراهم کرد. جالب است بدانید که موفقیت‌های او در دوران نوجوانی در فوتبال به اندازه دیگر موفقیت‌های او در نویسندگی و هنر در زندگی‌نامه آلبر کامو ارزشمند است. او به عنوان دروازه‌بان شهرت زیادی داشت و حتی به عنوان یکی از اعضای یک تیم فوتبال مهم الجزایری بازی می‌کرد. او همچنین شناگر ماهری بود؛ اما آلبر کامو در سن ۱۷ سالگی به سل مبتلا شد. بیماری‌ای که در طول زندگی او را ضعیف کرد و باعث شد که از سر اجبار بازی حرفه‌ای فوتبال را برای همیشه کنار بگذارد.

آلبر کامو برای تأمین مخارج زندگی مجبور بود در مشاغل مختلفی کار کند، از جمله کارهای اولیه او به‌عنوان یک روزنامه‌نگار مشتاق در روزنامه محلی، «الژر رپوبلیکن» بود. او به‌سرعت از سمت خبرنگار تحقیقی به سردبیر ارتقا یافت. در سال‌های ۱۹۳۷ و ۱۹۳۹ به ترتیب، دو مقاله‌ی پرشور امیدوارکننده، «لَنور اِ لُون‌درو» (بین دو دنیا) و «نوس» (عروسی‌ها) را در روزنامه الجزیره منتشر کرد. دیدگاه‌های سیاسی مترقی او که ضد استعماری تلقی می‌شد، از جمله دلایل این بود که این روزنامه در آغاز جنگ جهانی دوم، قربانی سانسور دولت محلی محافظه‌کار شد و به همین دلیل، در مارس ۱۹۴۰ به پاریس مهاجرت کرد و برای اولین بار در طول زندگی‌نامه آلبر کامو، او در خارج محل زندگی که در آن بزرگ شده بود قرار گرفت. کامو پیش از آن با دختری جوان به نام سیمون‌هیه ازدواج کرد که پس از دو سال بخاطر خیانت به شکلی دردناک جدا شدند